کاخ چرخاب؛ میراث گمشده کوروش در دل بوشهر
به گزارش وبلاگ ماکارون، کاخ چرخاب، یکی از آثار باستانی به جا مانده از شکوه امپراتوری هخامنشیان، در نزدیکی شهرستان برازجان استان بوشهر قرار دارد. این بنای تاریخی که به دستور کوروش کبیر ساخته شده، گواهی زنده بر تاریخ کهن و معماری پیشرفته ایرانیان باستان است. کاخ چرخاب با پایه ستونهای سنگی زیبا، تکنیکهای ساخت بینظیر و تنوع رنگهای منحصر به فرد در ستونها، نمونهای از هنر و معماری اصیل هخامنشی محسوب میشود. این کاخ نیمهتمام، هرچند هیچگاه مسکونی نشد، اما همچنان روایتگر اقتدار و تمدن درخشان ایران باستان است. در این مقاله به بررسی این اثر تاریخی ارزشمند و ویژگیهای خاص آن میپردازیم.
در شهرستان برازجان آثار و بقایای 3 کاخ هخامنشی به نام های کاخ چرخاب، کاخ سنگ سیاه (که در بین اهالی به کاخ نظرآقا مشهور است) و کاخ بردک سیاه وجود دارد.
محوطه های باستانی محل واقع شدن این سه کاخ هم از لحاظ تاریخی دارای ارزش های بالایی است و هم بناهای موجود در آنها آثاری ویژه در هنر معماری ایرانیان محسوب می شوند.
براساس شواهد و اسناد به دست آمده معماری داخلی این 3 کاخ وام گرفته از کاخ عظیم آپادانا در شوش پایتخت اصلی هخامنشی بوده است.
کاخ چرخاب از کاخ های زمستانی کوروش هخامنشی بوده و تنها و یا حداقل اصلی ترین سند معماری است که ثابت می نماید خلیج فارس از دوران باستان متعلق به ایرانیان است.
همچنین در این محوطه باستانی یک لوح تاریخی به خط پارسی باستان در رابطه با کنترل هخامنشیان بر خلیج فارس کشف شده که بهترین سند در این باره است.
این بنا که از لحاظ ارزش های باستانشناسی همسطح با تخت جمشید و پاسارگاد است در نزدیکی برازجان در استان بوشهر و به فاصله 20 کیلومتری از دریای خلیج فارس بدون محافظت و هیچگونه نگهداری رها شده است
این محوطه باستانی و بی نظیر هم از لحاظ تاریخی واجد ارزش های بالایی است و هم یک بنای فوق العاده در هنر معماری ایرانیان است. کاخ چرخاب جزو کاخ های زمستانی امپراتوری عظیم هخامنشی محسوب می شده است.
کاخ چرخاب نیز کاخ ناقصی است که هرگز مسکونی نشد و کاوش های باستان شناسی در آن نشان می دهد ساخت این کاخ عظیم به فرمان کوروش کبیر بوده و احتمالا با مرگ وی نیز متوقف شده است. بخشی از دروازه شاهی این کاخ که ناتمام مانده برخلاف تالار اصلی با لعابی از جنس سیلیس کف سازی شده است.
10 پایه ستون کوچک تالار اصلی کاخ کوروش در چرخاب برازجان در جریان عملیات پاکسازی این محوطه به دست آمد که شبیه پایه ستون های پاسارگاد طراحی شده است.
مهم ترین ویژگی این کاخ، تکنیک ساخت پایه ستون های سنگی مکعب شکلی است که به طریق دقیق و ظریفی تراش و صیقل داده شده به گونه ای که در اتصال سنگ ها، از هیچ نوع ملاط یا وسیله دیگری استفاده نشده است.
این پایه ستون ها با شالی های بسیار زیبا مجموعه ای ناقص هستند و تنها 4 سرستون آن ها سالم باقی مانده است و در دروازه شاهی نصب شده اند، بخشی از کاخ نیمه ساخته کوروش هخامنشی است که پس از مرگ وی ساخت این کاخ متوقف شده است.
فاصله هر یک از پایه ستون ها از یکدیگر حدود 2 متر است و بخشی از این بقایا به واسطه وجود سازه آبی که همزمان با کشف این پایه ستون ها کشف شده آسیب دیده و آب باعث فرسایش برخی از نقاط این ستون ها شده است.
به عقیده کارشناسان روش صیقل سنگ و اتصال آنها و نحوه استفاده از ترکیب رنگ، عایق بندی و مقاوم سازی در این سازه هخامنشی حتی در تخت جمشید و پاسارگاد هم مشاهده شده است.
موضوع مهم دیگر در معماری و زیبایی شناسی در این کاخ، انتخاب و تنوع رنگ در ستون هاست که برای اولین بار در محوطه های سنگی هخامنشی دیده می گردد.
بنابر اطلاعات باستان شناسی این کاخ معاصر با پاسارگاد و تخت جمشید بوده است اما از دو اثر سنگی یاد شده در تراش ستون ها، به رنگ سنگی که ستون از آن تراش خورده اکتفا شده است در حالی که در این کاخ تکنیک صیقل و تراش سنگ ها این امکان را به هنرمند داده است که از سنگ هایی با دو رنگ متفاوت سیاه و سفید استفاده کند.
کاخ کوروش هخامنشی در چرخاب بوشهر، تنها نمونه از معماری این عصر است که در بنای آن هم از سنگ استفاده شده و هم از آجر.
استفاده از لعاب سلیس روی کف بنا نیز از دیگر موضوعات جالب توجه در این کاخ است که به عنوان اندود کف به کار گرفته شده و از نظر رنگ و جنس و روش ساخت موضوع قابل تاملی است به طوریکه بخشی از دروازه شاهی این کاخ که ناتمام مانده، برخلاف تالار اصلی، با لعابی از جنس سیلس، کف سازی شده است.
سخن پایانی:
کاخ چرخاب، با تمامی شکوه و رازهای نهفته در دل معماری بیهمتایش، گنجینهای ارزشمند از تاریخ ایران است که نیازمند توجه و حفاظت جدی است. این بنای باستانی، نه تنها نشانی از هنر و مهارت ایرانیان در دوران هخامنشی است، بلکه سندی است بر تعلق تاریخی خلیج فارس به ایران. در حالی که کاخ چرخاب امروز بدون مراقبت و محافظت رها شده، زنده نگه داشتن یاد و اهمیت آن بر عهده ما و آیندگان است. این میراث گرانبها را باید نه تنها برای بازگویی تاریخ، بلکه برای الهام بخشی به هنر و معماری معاصر حفظ کرد.