بازخوانی ماجرای مرگ ناگهانی عسل بدیعی
به گزارش وبلاگ ماکارون، عسل بدیعی 10 سال قبل اولین نقش آفرینی اش در سینما را، این بار خارج از پرده نقره یی بازی کرد و زندگی را وداع گفت.
به گزارش ایسنا، این بازیگر در سال 1377 با بازی در فیلم بودن یا نبودن ساخته کیانوش عیاری وارد سینما شد و در این فیلم که به موضوع اهدای عضو می پرداخت، نقش یک دختر جوان را بازی کرد که نیاز مبرم به پیوند قلب داشت و در نهایت، خانواده جوانی که مرگ مغزی شده بود، متقاعد می شوند اعضای بدن فرزندشان را اهدا کنند.
و سال 92 در زندگی واقعی، عسل بدیعی دچار ایست تنفسی که باعث خونریزی مغزی شده بود به کما می رود و چند روز بعدتر دچار مرگ مغزی می شود و انتها به وصیت او، اعضایش 12 فروردین ماه سال 92 اهدا و این هنرمند از دنیا می رود.
رضا داوودنژاد از بستگان این هنرمند (همسر خواهرش) چند ماه بعد از درگذشت این بازیگر در یک برنامه تلویزیونی درباره عسل بدیعی گفته بود: از ویژگی های عسل می توانم به شور و شوق زندگی در او، طراوت، مهربانی، مادرانه بودن، انرژی مثبت دادن و... اشاره کنم. آخرین جمله اش این بود که امسال سال من است.
وی درباره نحوه فوت این بازیگر توضیح داده بود: این اتفاق برای هیچ کدام از ما قابل باور نیست. امسال (سال 92) به دلیل اینکه من بیمار بودم و نمی توانستم به سفر بروم او هم پیش ما مانده بود. از آغاز سردرد و حالت تهوع اش همسر من غزل پیش او بود. همه کسانی که عسل را می شناسند به جز مهربانی و دوست داشتن چیزی از او ندیدند. او همه زندگی اش را وقف خانواده اش کرده بود.عسل هیچ بیماری ای نداشت و در سلامت کامل به سر می برد.
دادونژاد خاطرنشان کرده بود: همه ما یک سری مسائل، ناراحتی ها و بالا و پایین ها در زندگی مان داریم. او خیلی حساس بود و ممکن بود برخی مسائل ناراحتش کند اما نه به شکلی که دچار افسردگی شود. متاسفانه در طول این چند مدت حرف های ضد و نقیضی از طرف من و همسرم درباره مرگ عسل در فضای مجازی منتشر شده که درست نیست.
وی در ادامه با بیان اتفاقاتی که در شب به کما رفتن بدیعی روی داده، یادآور شده بود: زمانی که حالت تهوع عسل آغاز شد ما به اورژانس زنگ زدیم و او را به بیمارستان بهمن بردیم که متاسفانه برخورد نامناسبی از طرف مسئولان و پرستاران بیمارستان با ما شد و هیچ توضیحی درباره شرایط عسل به ما نمی دادند. عسل متاسفانه در اورژانس دچار ایست تنفسی شده بود. از آنجا به بیمارستان کیان منتقل شد. در بیمارستان به ما گفتند که او دچار تشنج شده و سطح هوشیاری اش پایین آمده است. بعد از آن او را به بیمارستان لقمان که مرکز تخصصی مسمومیت و مغز و اعصاب است منتقل کردیم که نام بیمارستان باعث بروز برخی شایعات نیز شد. در نهایت متذکر می شوم مسئله مسمومیت دارویی که از جانب من در مطبوعات مطرح شده بود صحت ندارد چون در آن زمان برای اینکه پدر و مادرعسل را زیاد نگران نکنیم و بتوانیم آنها را از مشهد به تهران بکشانیم من تلفنی به آنها عنوان کردم که عسل دچار یک مسمومیت خفیف شده است و همین مسئله بازار شایعات را داغ کرد.
داودنژاد همچنین گفته بود: عسل توانست با اهدای هفت عضو خود از جمله پوستش و قلبش به هفت نفر زندگی ببخشد. بعد از اهدا عضو وی تعداد افرادی که فرم اینترنتی اهدا عضو را پر کرده اند چندین برابر شده است. اگر اعضای فردی در سلامت کامل نباشد امکان اهدای عضو وجود ندارد بنابراین اگر مسئله ای در نحوه مرگ عسل بود نمی توانستند اعضای وی را اهدا کنند.
عسل بدیعی متولد سال 1356 در تهران بود. او سال 1375 به سینما راه یافت و با فیلم بودن یا نبودن به کارگردانی کیانوش عیاری فعالیت حرفه یی خود را آغاز کرد. وی در رشته علوم تغذیه تحصیل کرده بود. از دیگر کارهای او می توان به این فیلم های سینمایی اشاره کرد: (1378) دست های آلوده (سیروس الوند)، (1379) هفت پرده (فرزاد مؤتمن)، (1379) از صمیم قلب (بهرام کاظمی)، (1382) شمعی در باد (پوران درخشنده)، (1384) پروانه ای در مه (محمدجواد کاسه ساز)، (1385) سربلند (سعید تهرانی) و (1387) روز هشتم.
منبع: فرارو