آنچه درباره تعامل صداوسیما و استارتاپ ها نمی دانید
به گزارش وبلاگ ماکارون، با شیوع ویروس کرونا و بحرانی که در کشور پیش آمد، بعضی استارتاپ ها توانستند به مردم در این شرایط یاری نمایند و خدمات خودشان را بهتر و کاربردی تر به آنها ارائه نمایند اما سنگ اندازی در برابر این کسب وکارهای نوپا در این شرایط هم ادامه داشت و این بار آن طرف ماجرا سازمان بزرگی به نام صدا و سیما قرار گرفته است.
ماجرا دقیقا چه بود؟
در آخر هفته گذشته، صدا و سیما در میان یک مسابقه فوتبال که در دقایقی از آن تبلیغ کافه بازار، دیجی کالا و اسنپ در دور زمین انجام می شد، بازی را سانسور می کرد تا مبادا چشمان تماشاگران به این تبلیغات بخورد. در بازی رئال- مایورکا صداوسیما تصاویر تبلیغات دور زمین را حذف کرد و این درحالی بود که تبلیغات خارجی و از جمله بعضی تبلیغات نوشیدنی های الکلی خارجی حذف نشد. کافه بازاری که با داشتن یک مارکت پلیس VOD بستری برای تماشای فیلم و سریال به وسیله اینترنت برای کاربران بیش از 40 میلیونی خود تدارک دیده و می تواند در کنار دیگر VODهای فعال زنگ خطری برای صدا و سیما باشد.
این اولین بار نیست که صداوسیما و استارتاپ ها در سال 99 رو در روی هم قرار می گیرند
اما حتی در سالی که اولین فصل خود را به تازگی پشت سر گذاشته، این اولین باری نیست که صداوسیما و کسب وکارهای اینترنتی، به نوعی رو در روی هم قرار می گیرند. ابتدای سال جاری و در شروع موج اول ویروس کرونا، در جلسه ستاد بحران نیز صدا و سیما در برابر استارتاپ ها قد علم نموده بود. در یکی از این جلسات بود که اعلام شد صدا و سیما به کسب وکارهای نوپایی که در این اوضاع کاری برای مردم می کنند، فضا بدهد و حتی آنها را رایگان تبلیغ کند؛ امری که در همان جلسه با اعتراض ضمنی عبدالعلی علی عسگری، رییس صدا و سیما روبرو شد. او همانجا بلافاصله گفت: تبلیغ رایگان کسب وکارهای اینترنتی باعث سو شدن ما توسط توسکا می گردد. کلیپ این لحظه تاریخی اینجا و در فضای مجازی قابل مشاهده است:
شاید اتفاق اخیر هم به این دلیل بوده باشد که صدا و سیما همچنان از سو شدن توسط توسکا، مجری تبلیغاتی این سازمان که گویا مالک بعضی محصولات مانند روبیکا است، واهمه دارد.
اقدام اخیر صدا و سیما حواشی متعددی داشته و نقدها تندی از سوی جامعه استارتاپی ایران و یا حتی دولتمردان در پی داشته است. یک نمونه اش امیر ناظمی معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان فناوری است که این بار با تیغ تیز انتقاد صدا و سیما را زیر سوال برد:
اما اتفاق عجیب تر زمانی افتاد شخصی درون صدا و سیما بدون اینکه بخواهد نامش فاش گردد شروع به مصاحبه با خبرگزاری فارس کرد و برای توجیه اتفاقی که اتفاق افتاده، گفت: براساس ابلاغیه ای که نهادهای نظارتی دراین زمینه به صداوسیما داده اند، این سازمان مجاز نیست چنین شرکت های داخلی را که در تبلیغات دور زمین این بازی بود تبلیغ کند.
صداوسیما در قالب منبع مطلع شروع به دفاع از خود کرد
این منبع مطلع در ادامه صحبت های خود درباره چگونگی نحوه تبلیغات پلتفرم ها در صدا و سیما گفته است: چنین شرکت هایی که زمینه اصلی کارشان با اینترنت و شبکه های اجتماعی است، پیچیدگی های خاصی برای تبلیغ فراگیر تلویزیونی دارند و وظیفه وزارت ارتباطات است تا با همکاری مجلس، رسانه ملی، نهادهای مسئول نظارتی و قوه قضاییه در این خصوص لایحه جامعی را آماده و مراحل تصویب آن را طی کند. صداوسیما قانونی عمل کرد؛ پخش تبلیغات فراگیر شرکت های عظیمی که زمینه اصلی آنها اینترنت و شبکه های اجتماعی است ابهامات زیادی دارد، وزارت ارتباطات باید لایحه ای برای تدوین قانون تعیین به مجلس بدهد.
پلتفرم زلکا در خصوص بحث هایی که پیرامون کوشش صدا و سیما برای حذف تبلیغات در توییتر شکل گرفت را آنالیز نموده است که می توانید نتیجه را ببینید. البته دیجیاتو نمی تواند دقت این گزارش را تایید کند چرا که در توییتر عده ای از کاربران در بعضی موارد عملکرد کافه بازار را به صدا و سیما تشبیه نموده و زیر سوال بردند، اما این گونه توییت ها جایی در آمارسنجی این پلتفرم نداشته است. از سوی دیگر 19 درصد به سایر نارضایتی ها مربوط شده که تا حد زیادی گنگ است. اما با این حال، همین نمودار شرایط تقریبی سوگیری کاربران را نمایش می دهد.
آمارها نشان می دهد که مردم و کاربران از این اقدام نارضایتی بسیاری دارند چرا که بر اساس آمار پلتفرم زلکا درصد بالایی از کاربران در توییتر واکنش منفی نسبت به سانسور تبلیغات برندهای ایرانی در حین پخش مسابقه فوتبال داشتند؛ آنها مواردی چون تبعیض در نمایش تبلیغات داخلی و خارجی، عدم حمایت صدا و سیما از برندهای ملی، و همچنین از بین رفتن لذت تماشا بازی را از عواقب منفی این کار می دانستند.
پیگیری های دیجیاتو از صدا و سیما برای پاسخگویی درباره نوع رابطه این سازمان و استارتاپ ها، از اردیبهشت ماه شروع شد و تا به امروز نتیجه ای از سوی این سازمان حاصل نشده است. با وجود اینکه بارها به درخواست روابط عمومی صداوسیما، سوالات خود را فکس کردیم، به نظر می رسد تریبون صدا و سیما قصد پاسخگویی درباره این مساله را ندارد و از آنجایی که اقدامات اخیر این سازمان نشان می دهد که آنها حتی از نمایش لوگوی تیم های ایرانی در حوزه فناوری حذر دارند، با این تفاسیر اساسا می توان گفت نام بردن از استارتاپ ها و شرکت های دانش بنیان در صدا و سیما یکی از خطوط قرمز محسوب می گردد.
مدیران استارتاپی به رسانه ملی دعوت می شوند بدون اینکه بتوانند از شرکت خود نام ببرند
بارها و بارها شده که مدیر یک استارتاپ به برنامه ای تلویزیونی دعوت گردد و نام شرکت آنها به عنوان یک شرکت دانش بنیان و یا یک شرکت استارتاپی در آنتن تلویزیون ملی اعلام گردد و به مدیر تاکید گردد که از آوردن نام مجموعه خود حذر کند. عجیب تر اینکه چنین اتفاقی حتی در اخبار صدا و سیما و هنگامی که در خصوص دستاورد یک شرکت صحبت می گردد نیز رخ می دهد و تنها شاید زمانی که بحث انتقاد درباره یک تیم مطرح است، نام این مجموعه ها شنیده می گردد. و همه این ها در حالی است که مسئله ای بابت نمایش خدمات غیرایرانی (به شکل اتفاقی) وجود ندارد. نمونه اش؟ نمایش مسیریاب ویز در سریال پایتخت که اتفاقا باز هم باعث سروصدا و اعتراض مدیران مختلف استارتاپ های ایرانی شد.
وقتی برای کنکاش بیشتر به سراغ فعالین استارتاپی کشور می رویم می بینیم که اوضاع از آنچه فکر می کنیم بدتر است. بسیاری از مدیران استارتاپی باور دارند که این تعامل بین آن ها و صداوسیما باید شکل بگیرد و مقاومت در برابر آن کار بی فایده ای است؛ این فعالان معتقدند شرایطی که اکنون با رسانه ملی دارند کمتر از نوعی تحریم داخلی نیست، به خصوص زمانی که موضوع فراوری ملی و جهش فراوری در سال های اخیر کانون توجه بوده اند ولی صدا و سیما لااقل در خصوص برندهای فناوری چندان روی خوشی نشان نمی دهد، مگر آنکه این برندها به نوعی به خود این سازمان متصل باشند یا اسپانسر برنامه های پربازدید و پرهزینه ای مانند عصر جدید شوند؛ مانند روبیکا و چند اپلیکیشن دیگر که نام شان بارها و به راحتی در رسانه ملی شنیده می گردد.
این مقدمه طولانی، جرقه ای است برای برافرازی شعله های آتش منتقدین صدا و سیما در اکوسیستم فناورانه کشور، استارتاپ های ایرانی درباره تعامل شان با رسانه ملی حرف های مهمی دارند و برای شنیده شدن این اعتراضات، به پای صحبت هایشان نشستیم.
هزار دستان: اقدام صداوسیما به نفع اشتغال در ایران نیست
امیر حقیقت، سخنگوی هلدینگ هزاردستان (کافه بازار، دیوار، بلد) باور دارد که تعامل صداوسیما با استارتاپ ها باید رخ بدهد و در صورت عدم تحقق این موضوع، مسائل زیادی در اکوسیستم فناوری به وجود می آید. او در تبادل نظر با دیجیاتو تاکید می نماید که که این موضوع به اشتغال جوانان و فراوری ضربه عظیمی خواهد زد، دو رکنی که از دغدغه های فعلی و مهم کشور به حساب می آید:
عدم توجه کافی به کسب و کارهای عظیم و کوچک الکترونیکی داخلی در رسانه ملی سبب ناامیدی بخشی از جامعه نخبه و اثرگذار کشور می گردد و بی توجهی به آن، در درازمدت به اشتغال زایی در این حوزه ضربه می زند. وقتی از محصولات و دستاوردهای داخلی که بخش مهمی از صنعت و اقتصاد امروز را تشکیل می دهد حرف نمی زنیم، مردم از خدمات آنها بهره نمی برند و در نتیجه تسهیل زندگی آنان که نقش اصلی اپلیکیشن هاست محقق نمی گردد.
عدم توجه صداوسیما سبب ناامیدی بخشی از جامعه نخبه و اثرگذار کشور می گردد
به گفته حقیقت عدم برخورداری از زندگی تسهیل شده توسط محصولات داخلی، علاوه بر بروز فشار روانی بر جامعه، هزینه های اقتصادی و اجتماعی متعددی را نیز به کشور تحمیل می نماید. در واقع هزینه ها هم برای فعالان کسب وکارها بالا می رود و هم مردم نمی توانند از خدمات تسهیل شده و گاه ارزان تر برای معیشت روزانه خود استفاده کنند. سخنگوی هزاردستان در این باره بیشتر شرح می دهد:
هزینه جذب کاربر برای توسعه دهنده بالا می رود و به جای تمرکز روی بهبود کیفیت محصول خود باید به بازاریابی رو بیاورد، در حالی که احتیاج کشور افزایش و رونق فراوری محصول داخلی است و موانعش باید برطرف گردد.
الوپیک: صداوسیما زورش به ما می رسد
مهدی نایبی، مدیرعامل الوپیک نیز در تبادل نظر با دیجیاتو تاکید دارد که سازمان صدا و سیما وظایف خود را به درستی انجام نمی دهد و نه حرف شفافی می زند و نه به شرکت هایی که می توانند در این شرایط کرونا به مردم یاری کنند فرصت می دهد تا خودشان را معرفی کنند تا بخشی از مسائل مردم را حل کنند. او در همین رابطه می گوید:
به هیچ عنوان یاریی برای شرکت های نوپا که آمده اند تا تغییراتی در زندگی جدید مردم در قرنطینه انجام بدهند انجام نمی دهند. آنها، برخلاف قانون اساسی کشور، یک قرارداد انحصاری با یک مجموعه بسته اند و منافع اقتصادی خود را به منافع ملی اولویت داده اند. متاسفانه آنها با کسانی قرارداد بسته اند که حرفشان گاه از حرف دولت هم بیشتر برش دارد و از همین رو هم دولت نمی تواند به درستی یاری کند.
نایبی با اشاره به قرارداد مجموعه الوپیک با یک شرکت عظیم دولتی همچون شرکت ملی پست برای ارائه سرویس الوپست، عنوان می نماید که در آن موقع آنها نمی توانستند قرارداد انحصاری مدت دار و یا دائم با پست ببندند چرا که این کار خلاف قوانین کشور بود:
خاطرم است زمانی که داشتیم با شرکت پست مذاکره می کردیم برای سرویس الوپست، این شرکت دولتی به هیچ وجه اجازه نداد تا قرارداد ما انحصاری باشد و صریحا به ما گفتند که همکاری با یک شرکت دولتی نمی تواند در چارچوب انحصار باشد. ما حتی به آنها شرح دادیم که تیم ما برای انجام این زیرساخت زحمت کشیده و ممکن است رقیب ما در بازار بعد از چند وقت بیاید و از همین چارچوب استفاده کند اما آنها بازهم تاکید می کردند که همکاری ما با شرکت ملی پست نمی تواند انحصاری باشد. حالا چه شده که در صداوسیما چنین قراردادی منعقد شده را باید آنالیز کرد.
زور صدا و سیما به تیم های استارتاپی و دانش بنیان می رسد و نه به اپلیکیشن ها و سرویس های خارجی
او باور دارد دلیل اینکه صدا و سیما با وجود تاکید دولت و شرایط فعلی همچنان از آوردن نام استارتاپ های ایرانی امتناع می ورزد اینست که زور صدا و سیما به تیم های استارتاپی و دانش بنیان می رسد و نه به اپلیکیشن ها و سرویس های خارجی. به باور نایبی به همین دلیل است که اسامی این سرویس ها خواسته و ناخواسته در برنامه های صدا و سیما شنیده می گردد اما به استارتاپ های ایرانی که می رسد، این موضوع منتفی می گردد.
مدیرعامل الوپیک می گوید آنها در بسیاری از موارد با صدا و سیما صحبت کردند تا تبلیغات خود را به نمایش بگذارند اما ارقام عجیب و غریبی مطرح شده که توجیه اقتصادی برای آنها ندارد: خیلی از موارد به ما می گفتند پکیج های مخصوص استارتاپ ها وجود دارد که بازهم می فهمیدیم وعده درستی نیست و صرفا برای کشاندن ما و دیگر تیم ها پای میز مذاکره بوده، حتی در شرایطی که اعلام شد صداوسیما به طور رایگان کسب وکارهای حل کننده احتیاجهای مردم را معرفی کند (جلسه ابتدای سال که فیلم آن ابتدای مطلب وجود دارد)، ما از آن چیزی ندیدیم و صحبت هایمان به هیچ نتیجه ای نرسید.
نایبی با اشاره به تصمیم های اقتصادی کشورهای دیگر برای شرایط شیوع کرونا و پرداخت مبالغی به کسب وکارها و مردم، به دیجیاتو می گوید: در اینجا وام می خواهند بدهند و پولش را پس بگیرند، صداوسیما حمایت نکند و تبلیغات را با پول نشان مردم دهند و موارد دیگر، این سیاست ها ما را به کجا خواهد برد؟ نایبی می گوید که محدودیت مضاعف صداوسیما در کنار تحریم ها، شبیه به تحریم داخلی شده است:
در کشوری زندگی می کنیم که تحریم ها روی آن اثر گذاشته و دسترسی به خیلی از سیستم های خارجی نداریم. بنابراین تمامی شرکت های ما داخلی هستند و در حال اشتغالزایی و فراوری ثروت برای خود مردم این مملکت هستند. دولت می توانست یک بودجه ای در نظر بگیرد از صندوق توسعه ملی، حتی شده یک میلیون دلار، یک برنامه تبلیغاتی برای بهبود سرویس دهی در شهرهای عظیم که مردم از خانه ها بیرون نیایند، حتی فرهنگسازی هم برای این کار انجام نمی گردد.
مسیریاب نشان: صدا و سیما نباید همه چیز را به چشم تبلیغات ببیند
مدیر استراتژی نشان هم مانند نایبی باور دارد که صدا و سیما در طول سال ها فعالیت خود یاری چندانی به استارتاپ ها ننموده و با اینکه استارتاپ ها و کسب وکارهای دیجیتال در بین مردم محبوب شده اند اما این سازمان نقشی در این محبوبیت نداشته، در حالیکه می توانست آن را پررنگ تر کند: حتی می توان گفت در این مورد گاهی صدا و سیما کوتاهی نموده است.
حسین بخشایی به دیجیاتو از توقعاتی که نسبت به رسانه ملی دارد می گوید و تاکید می نماید که آنها توقع خاصی صرفا به خاطر بومی بودن یا ملی بودن ندارند و نمی خواهند تفاوتی بین آنها و سایر کسب وکارها باشد: اما موضوعی که از صدا و سیما و دولت توقع داشتیم، ساختن زیرساخت و قانون گذاری و ایجاد پروتکل ها و ترویج فرهنگ رقابت عادلانه و جوانمردانه در محیط کسب و کار است چرا که ما بارها به خاطر انحصارطلبی ضربه خوردیم.
بخشایی بار دیگر تاکید دارد که انتظار آنها این نیست که از به واسطه بومی یا ایرانی بودن حمایتی فراتر از دیگران از آن ها انجام گردد بلکه توقع دارند اگر با کوشش خود احتیاجی از مخاطبان را برآورده می کنند، این فعالیت به افرادی که احتیاج دارند معرفی گردد: اگر یک کسب وکار مزیتی را به نسبت رقبای خارجی برای کاربران ایرانی ایجاد کرد راه هایی برای معرفی این مزیت ها به کاربران فراهم کنند.
نکته دردناک اینجاست صدا و سیما به راحتی اسم رقبای خارجی اپلیکیشن های ایرانی را می آورد، چرا که راه پول دریافت از آن ها بسته است
او در پاسخ به این پرسش که چرا از نظر او صدا و سیما با استارتاپ ها همکاری لازم را ندارد به دیجیاتو می گوید: به نظر می رسد نگاه مدیران در صدا و سیما، نگاه متفاوتی نسبت به سایرین است و این انتظار وجود دارد که هر جا از هر برندی نام برده گردد وی نیز باید هزینه های بسیار زیادی را پرداخت کند. نکته دردناک اینجاست صدا و سیما به راحتی اسم رقبای خارجی اپلیکیشن های ایرانی را می آورد، چرا که راه پول دریافت از آن ها بسته است اما به این دلیل که کسب و کارهای داخلی می توانند پول پرداخت کنند اسمی از آنها آورده نمی گردد تا هزینه آن پرداخت گردد. نتیجه این برخورد این حس منفی اکوسیستم به صدا و سیماست که ایجاد شده است.
او می گوید که این موضوع درباره سایر حوزه های استارتاپی مثل فروشگاه ها یا تاکسی های اینترنتی مصداق ندارد و دلیل آن را چنین عنوان می نماید: به این دلیل که رقیب خارجی امکان فعالیت در ایران را ندارد. اما در حوزه هایی مانند نقشه و مسیریاب، گوگل مپ و ویز وجود دارد. ما هم از حضور آن ها در کشور استقبال می کنیم چون حضورشان باعث می گردد ما کوشش کنیم رشد بیشتری داشته باشیم، اما جای سوال دارد که چرا در رسانه ملی از اپلیکیشن های خارجی نام برده می گردد اما از اپلیکیشن ایرانی که تمامی خدمات سرویس مشابه خارجی را ارائه می دهد، نامی برده نمی گردد؟
او معتقد است که از صدا و سیما به عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی ملی این انتظار نمی رود که همه چیز را به چشم تبلیغات ببیند:
شاید صدا و سیما برای نمایش یک تبلیغ ثانیه ای در ازای چند ده میلیون تومان هزینه، از بردن نام یک برند مسئله ای نداشته باشد اما در سطح استارتاپ ها به ندرت برندی پیدا می گردد که توان پرداخت چنین هزینه ای را داشته باشد و نباید اکو سیستم استارت آپی که بنیادی جوان و نوپا است را با سایر صنایعی که قبلا رشد نموده اند یا گردش اقتصادی بالایی دارند مقایسه کرد.
بسیاری از استارتاپ ها توان اقتصادی حضور در رسانه ملی را ندارند. صداوسیما هم نباید آن ها با برندهای سنتی مقایسه کند
به اعتقاد بخشایی حتی با چشم پوشی از بخش تبلیغات صدا و سیما، می توان شاهد بود که این نهاد، تمام کوشش خود را می نماید که نام هیچ برند ایرانی در هیچ برنامه ای آورده نگردد مگر اینکه این برند یا اپلیکیشن، وابسته به خود صدا و سیما باشد که این موضوع زمینه رقابت ناسالم را ایجاد می نماید: این فرایند در فضای اکو سیستم نیز این حس را ایجاد می نماید که صدا و سیما با کسب و کارها مخالف است. البته این ذهنیت با کارهای صدا و سیما به سایر رسانه ها اعم از مکتوب و غیر مکتوب نیز اشاعه پیدا نموده است.
مدیر استراتژی نشان درباره تجربه خودشان برای همکاری با صدا و سیما به دیجیاتو می گوید که آنها در سال 97 سعی کردند تا از طرح دولت برای تبلیغ شرکت های دانش بنیان در رسانه ملی استفاده کنند، اما به دلیل نداشتن مجوزهایی خاص از وزارت صمت این کار عملی نشد: ما اهل تمرکز بر حضور رسانه ای نبوده ایم و نیستیم، اما تنها انتظاری که داریم این است که اگر خدمتی همچون لایه تردد عابر پیاده (ویژه کرونا) یا لیست مراکز درمانی ویژه کرونا را برای مردم ایجاد می کنیم که حتی مشابه داخلی و خارجی ندارد، این موضوع به مردم اطلاع رسانی گردد تا بلکه بتوانند سلامت خود را حفظ کنند.
به باور بخشایی، تبلیغات صدا و سیما برای شرکت های دانش بنیان، تا به امروز به گونه ای بوده که کمترین بازدهی را به همراه داشته. او می گوید که برنامه های بدون خلاقیتی مانند مصاحبه با یکی از مدیران و یا تهیه گزارش از این شرکت و پخش آن در یکی از زمان های کم بازده مسلما نمی تواند نقشی در موفقیت یک شرکت دانش بنیان داشته باشد.
بخشایی اما باور دارد که این مسائل می تواند حل بگردد اما به شرطی که نگرش صدا و سیما به حوزه اکوسیستم استارتاپی تغییر پیدا کند.
ترگمان: صدا و سیما برای همکاری با استارتاپ ها اکراه دارد
مدیرعامل مجموعه ترگمان نیز از منتقدان رفتار صدا و سیما با استارتاپ ها و کسب وکارهای ایرانی است. او باور دارد صدا و سیما اصلا کاری برای این تیم ها انجام نمی دهد که بتوان آن را درست یا غلط ارزیابی کرد: صدا و سیما برای همکاری با این تیم ها اکراه دارد و برای معرفی کالای ایرانی مشکل دارد، اما برای معرفی کالای خارجی کاملا فعال است.
مهران ضیابری به عنوان مدیرعامل یک استارتاپ ایرانی انتظار دارد که اگر صدا و سیما به هر دلیلی و بر اساس هر شرایطی که تیم بازرگانی آن به وجود آورده نمی تواند و نمی خواهد محصول ایرانی را تبلیغ کند، همین شرایط عادلانه را برای محصولات خارجی نیز فراهم بیاورد و از معرفی و تبلیغات آنها حذر کند: من موافقم حذف شدن و نپرداختن به رقبای بین المللی نیستم ولی زمانی که یک طرف ماجرا مسکوت است، این موضوع را به شدت ناعادلانه می بینم.
او باور دارد صدا و سیما حتی موقع قرائت اخبار نیز از اسم آوردن شرکت های ایرانی اکراه دارد و آنها را به عنوان یک شرکت دانش بنیان یا یک شرکت ایرانی معرفی می نماید.
ضیابری دو دلیل بدبینانه و خوشبینانه برای رفتار صدا و سیما متصور می گردد: حالت بدبینانه اینست که صدا و سیما وقتی می بیند که می تواند پول اخذ کند، چرا این کار را رایگان انجام دهد و مجانی انجام دهد؟ خوشبینانه نیز اینست که صدا و سیما می خواهد عدالت را در بین کسب وکارهای ایرانی رعایت نماید. مثلا صدا و سیما نمی خواهد در سریال پرمخاطب خود اسم یک مسیریاب خاص را بیاورد تا رقبای آن سرویس در بازار ایرانی شاکی نشوند، هرچند این حجم اهمیت به اجرای عدالت برای استارتاپ ها در صدا و سیما را دور از ذهن می دانم.
اگر تبلیغ شرکت ایرانی را نمی کنید، تبلیغ رقیب خارجی را نکنید
ضیابری در پاسخ به این پرسش که آیا اساسا اینکه استارتاپ ها بخواهند با صرف هزینه هایی در صدا و سیما دیده شوند کار منطقی است یا خیر، به دیجیاتو می گوید:
حتی اگر بعضی آمار حکایت از این داشته باشد که تبلیغات صدا و سیما دیده نمی گردد، نمی توان منکر این شد که در حال حاضر این رسانه عظیمترین رسانه داخل کشور است. کسب وکارها باید با توجه به نوع کار خود رویکرد تبلیغاتی شان را اتخاذ کنند و اگر مشتریان آنها افراد عام و مردمی هستند، تبلیغ در صدا و سیما برای آنها پیامد مثبتی به همراه خواهد داشت. این تبلیغات اگر رایگان هم باشد که قرار بود در ایام کرونا باشد، برای همه خوب است چرا که چه کسی دوست ندارد رایگان تبلیغ گردد و در این ایام سرویس خود را برای یاری به مردم معرفی نماید؟
مدیرعامل ترگمان اما تاکید دارد که رایگان شدن تبلیغات برای کسب وکارها هنوز محقق نشده و موضوع این معرفی شدن رایگان را به پیش از ایام شیوع کرونا می داند. او در این باره بیشتر به دیجیاتو می گوید: پیش از شیوع ویروس کرونا هم معاونت علمی ریاست جمهوری با صدا و سیما صحبت هایی انجام داده بود تا کسب وکارهای ایرانی به رایگان در صدا و سیما تبلیغ شوند اما برنامه هایی که برای پخش تبلیغات و معرفی در نظر گرفته شده بود آنقدر بی مخاطب بودند که اصلا برای تیم ها صرفه نداشت تا تیزر معرفی یا هر کار دیگری انجام دهند و هزینه کنند تا در یک برنامه بی مخاطب تلویزیونی معرفی شوند.
ضیابری اما خبر از این می دهد که حالا قرار است تا شرایط کمی بهتر گردد و آنطور که به شرکت های دانش بنیان گفته شده، وعده پخش رایگان معرفی سرویس های ایرانی به برنامه های پرمخاطب تری منتقل یافته و آنها هم قصد دارند تا از این خدمات استفاده کنند، هرچند هنوز موضوعی محقق نشده ولی وعده ها داده شده است.
طاقچه: تبلیغات در صدا و سیما دیگر به صرفه نیست
محمد صدوقی مدیرعامل استارتاپ طاقچه نیز در تبادل نظر با دیجیاتو از تجربیاتی که این پلتفرم با صدا و سیما داشته می گوید. او باور دارد که شرایط در حال حاضر در این سازمان بعد از وارد شدن توسکا تغییر پیدا نموده است. طاقچه که یک بار با برنامه پربیننده خندوانه با اجرای رامبد جوان کمپین مشترکی را اجرا نموده و یک بار دیگر در برنامه کتاب باز به مجری گری سروش صحت نیز با صدا و سیما همکاری نموده، از شرایط این همکاری می گوید:
زمانی که با خندوانه همکاری کردیم هنوز توسکایی وجود نداشت. قرار بر این شد که خندوانه یک جایزه یک میلیارد تومانی به شرکت کنندگان مسابقه کتابخوانی بدهد که آن هزینه را ما تقبل کنیم و این رقم بگردد همان قرارداد ما. این همکاری برای ما در مجموع راضی کننده بود، هر چند چند صد میلیون از نظر اقتصادی ضرر کردیم ولی برندینگ و جذب مخاطب خوبی داشتیم. همکاری دیگری را با برنامه کتاب باز با قیمت پایین تر شروع کردیم و با اینکه برنامه تعیینا درباره کتاب بود ولی آن بازخورد را نگرفتیم، برای همین دوباره رفتیم با خندوانه صحبت کنیم که متوجه شدیم این بار باید با توسکا مذاکره کنیم. با اینکه تقریبا یک سال از برنامه پیشین گذشته بود، یک رقم تقریبا 4 برابری به ما اعلام شد و اینکه کار ما فرهنگی و ترویج کتابخوانی است هم هیچ تخفیفی در بر نداشت. در نتیجه از اجرای دوباره کمپین در صداوسیما گذشتیم.
وقتی توسکا آمد رقم ها 4 برابر شد
صدوقی می گوید در حال حاضر به خاطر اینکه بخش بازرگانی صداوسیما دیگر مستقل عمل نمی نماید و توسکا وارد کار شده، صدا و سیما نیز مانند گذشته با استارتاپ ها تعامل ندارد. او باور دارد که سخت گیری های بخش بازرگانی صدا و سیما باعث شده که تیم های استارتاپی که می توانند یاری حال مردم در این شرایط باشند، در صدا و سیما معرفی نشوند:
صدا و سیما دائما می گوید در خانه بمانید، و این شعار و هدف بسیار خوبی است؛ اما خب به مردم نمی گوید چطور در خانه بمانید! به مردم نمی گوید از این طریق فیلم ببینید، کتاب بخوانید، خرید خود را انجام دهید و غیره، در حالی که الان این پتانسیل وجود دارد یک برنامه و آیتم های متعددی در این باره ساخته گردد. الزاما هم می تواند رایگان نباشد ولی شرایط تخفیفی در نظر گرفته گردد و یا یک تهاتر صورت بگیرد تا به نفع مردم کشور باشد، مثلا ما یک ماه بخش کتابخانه همگانی را رایگان کنیم و صدا و سیما هم طاقچه را به مردم معرفی کند.
مدیرعامل طاقچه با اشاره به طرح پویش کتابخانه که با یاری وزارت ارشاد انجام شد می گوید که آنها شرایط این پویش را به این دلیل قبول کردند که قرار بود با انجام این پویش، طاقچه و دیگر کتابخانه های آنلاین در تلویزیون و رادیو تبلیغ شوند و این وعده به آنها داده شده بود، اما هیچ وقت چنین اتفاقی نیفتاد: ما 50 درصد هزینه تخفیف کتاب ها را از جیب خود و ناشر گذاشتیم تا این پروموت صورت بگیرد، ولی با اینکه تیزری هم در این باره ساخته شده اما هیچ گاه شاهد پخش آن نبودیم.
قیمت حضور در برنامه های پرمخاطب رسانه ملی از دسترس استارتاپ های متوسط خارج شده است
صدوقی باور دارد که تبلیغ در صدا و سیمای کنونی تنها در برنامه های پرمخاطب این رسانه ملی جواب می دهد که قیمت حضور در این برنامه ها نیز به شدت بالا رفته است: دیگر تیم های جمع و جورتر و متوسطی مثل ما نمی توانند در خندوانه و عصر جدید حضور پیدا کنند و صرفا شرکت های خیلی عظیم توانایی هزینه کردن برای حضور در صدا و سیما و برنامه های پرمخاطب آن را پیدا نموده اند.
مدیرعامل طاقچه تاکید می نماید که تعامل کنونی صدا و سیما با استارتاپ ها در حال حاضر مناسب نیست: صدا و سیما باید یاری کننده این تیم ها که می توانند مسئله ای از مردم درگیر با شیوع کرونا را انجام دهند باشد و در شرایط فعلی مدیران بازرگانی و دیگر مسئولان مربوطه سختگیری های خود را کمتر کنند.
همانطور که در شروع سخن مطرح شد، به نظر می رسد که بسیاری از فعالان استارتاپی با رویه صدا و سیما و نحوه تعامل این سازمان ملی با آنها مشکل دارند و انتظاراتی از این سازمان دارند تا بتوانند در کنار یاری به توسعه محصول خود، به زندگی مردم و اقتصاد کشور نیز یاری شایانی نموده باشند. آنها باور دارند چه در شرایط کنونی و بحرانی کشور و چه در شرایط عادی، این تعامل باید سازنده تر شکل بگیرد تا بتواند چرخه اقتصادی کشور را به حرکت بیندازد.
استارتاپ ها حالا چراغ سبز ورود به بورس را گرفته اند و رسانه ملی می تواند صندلی مناسبی برای تبلیغات آنها برای عموم مردم و فعالین بورسی باشد که چندان با دنیای فناورانه آنها آشنا نیستند. با این وجود به نظر می رسد که این بستر ملی زیر پای آنها را خالی نموده و تمایلی برای خلق یک برندهای نوین ملی را ندارد و دائما به بعضی برنامه های تکراری و مطرح کردن دوباره و دوباره آنها در برنامه های تلویزیونی خود می پردازد. رسانه ملی به دلیل ماهیت و بودجه عمومی کلان خود، در صدر سایر رسانه ها از منظر مخاطب قرار گرفته است و عدم توجه این سازمان به برندهای ایرانی باعث اتخاذ چنین رویه ای در سایر رسانه ها نیز می گردد و فرهنگسازی در این زمینه را عملا به قهقرا می برد.
پرسشی که در نهایت باید مطرح گردد شبیه به توییت یکی از مدیران عامل اکوسیستم استارتاپی کشور یعنی حسام آرمندهی بنیانگذار کافه بازار است؛ پرسشی که پاسخ آن دقیقا تعیین نیست: به نظرتان چه تفکری در صداوسیما باعث می گردد تبلیغات دور زمین کافه بازار، دیجی کالا و اسنپ در فوتبال دیشب رئال مادرید سانسور بگردد؟ چه خصومتی با برندهای ایرانی دارند؟ احتمالا بد نیست کمی به این سوال فکر کنیم.
منبع : دیجیاتو
منبع: آی تابناک